جول اوستین را بهتر بشناسیم

جول اوستین

جول اوستین متولد ۱۴ اسفند ۱۳۶۱ یعنی ۵۷ سال سن دارد و به میلادی ۵ مارس ۱۹۶۳میلادی است.

شغل ایشان کشیش, نویسنده, سخنران با انگیزه است.

روز های یکشنبه ها در کلیسای لیکرود جلوی چشم ۱۶هزار نفربه مدت کمی سخرانی می کند.

پدر جول اوستین کشیش است که او را به شور و ذوق می آورد تا سخنرانی را ادامه دهد اما ایشان قبول نمی کرد و علاقه هم نداشت.

کلیسای پروتستان یکی از بزرگ ترین کلیساهاست که در ایالت متحده آمریکا قرار دارد.

پدر جول درسال ۱۹۹۹فوت کرد این فوت منجر شد تا جول کار پدر را ادامه دهد.

سخنرانی اش بیشتر از ۷ میلون تماشاگر و بیش از ۲۰میلون نفر در ماهواره دربیش از ۱۰۰ نفر از کشور های مختلف می بینند و می شنوند.

جول نویسنده ست که عده ای از آن کتاب ها پرفروش اند.

مردم به او نام استعاره و لقب کشیش خنده رو دادده اند.

طوری صحبت می کند که فن بیانش جذابیت خاصی دارد وقتی که حرف هایش را می شونویم گذر زمان را حس نمی کنیم. 

جول اویستین وخانواده اش 

نام همسرش: ویکتوریا اوستین 

نام فرفرزند پسرش: جاناتا اوستین 

نام فرزند دخترش: الکساندرا اوستین 

یکی از کتاب جول become a beter you در زبان فارسی: نسخه بهتر خودت و مترجمش خانم: افسانه مقدم، انتشارات: نسل نواندیش، چاپ: شخانمجول یک کتاب به خانواده اش تقدیم کرده است.

تقدیم به ویکتوریا عشق زندگی ام

ازت متشکرم که من را پرورش دادی و حمایت میکنی تا کار های بزرگی کنم و عشق و دوستی و آشناشدن با تو روح مرا خوب کرده است.

قطعا بدون حمایت تو به اینجا نمی رسیدم تورا دوست و به علاقه های تو احترام میکنم.

تقدیم به جاناتا پسرم

ممنون که پسر عزیز هستی و قدرت مند، انسان شوخ و استعداد خارق العاده داری تفریحی که باهم داریم برای من با ارزش و من با افتخار و تمام وجودم می گویم که تو فرزند و پسرمن هستی .

تقدیم به الکساندرا جواهر کوچک من

شکل و ظاهر و قیافه زیبایی داری و درونت هم زیباست خوش قلب و مهربانی از سرو رویت می ریزد باهوش هستی در آن لحظه که موسیقی و آهنگ می نوازی یا می خوانی عشق خدا را حس می کنم و به تو افتخار می کنم.

ویکتوریا اوستین

نام اصلی آن ویکتوریا ایلاف است که در سال۱۹۶۱در آلبانی آمریکا به دنیا آمده و جول اوستین در سال۱۹۸۷ یعنی وقتی که ۲سال بزرگ تر بود ازدواج کرد .

ویکتوریا حرفه خود را درزمینه کسب و کار جواهرات مشغول بود.

سال بعد با هم آشنا شدند و با هم ازدواج کردند و از حاصل آن ها ۲فرزند دارند.

جول وویکتوریا خیلی زود مشهور شدند و طرفدار زیادی به دست آوردند.

ثروت جول اوستین 

ثروتش در سال۲۰۱۷بین ۴۰ تا ۶۰ میلون دلار او با همسر و فرزندانش در یک عمارت۵۰۰۰ متر مربع با ارزش تقریبی ۱۰ میلون دلار زندگی می کنند.

سه راز موفقیت جول اوستین

راز اول: اتفاقات مثبت را به زندگانیتان دعوت کنید.

هر چیزی که در زندگی ما وجود دارد یا در آینده ست خودمان به زندگانی خودمان دعوت می کنیم.

وقتی قانون دنیا این گونه است که خودمان توانا هستیم تا اتفاقات را خودمان بسازیم پس چرا باور های خود را نیاوریم.

راز دوم: هیچ وقت تسلیم نشوید.

چندوقت پیش مردی در لابی هتلی به من گفت که آرزویش این بوده که کسب و کار خودش را راه اندازی کند،

بعد شروع کرد و همه چیز داشت خوب پیش می رفت، خیلی انگیزه داشت ولی در ادامه مجموعه ای از موانع سر راهش قرار گرفت و متأسفانه باعث شد که در کسب و کارش شکست بخورد.

آن مرد فکر کرد که همه چیز تمام شده است، ولی نه، فقط شاید زمان مناسبی برای انجام آن کار نبوده است.

روی چیزهایی که خدا به شما وعده داده است، تسلیم نشوید، نگذارید رؤیاهایتان از همان ابتدا از بین برود.

ممکن است در گذشته آن چیزی که می خواستید اتفاق نیفتاده و نتیجه ای نگرفته باشید ولی بدانید که هر چیزی زمان مشخص خودش را دارد و خداوند نعمت هایش را برای شما نگه داشته است.

راز سوم:وسوسه نباشید و مقاوم باشید.

وسوسه سراغ همه می آید.

اینکه وسوسه شویم که دیگر نمی توانیم تحمل کنیم، دیگر تلاش مان نتیجه نمی دهد، مقاومت بس است و باید تسلیم شویم.

باید هر روز به دنبال نیت های قلبی خودمان بگردیم، از خودمان بپرسیم که آیا در مسیر درستی قرار داریم یا نه؟

باید هر روز بدانیم در کجای مسیر قرار گرفته ایم تا از مسیر درست منحرف نشویم.

 

زندگی نامه جول اوستین

جملات جول

اگر کسی دارد پشت سر شما حرف می زند، نیازی نیست کاری انجام دهید، کافیست او را نادیده بگیرید و همواره به سمت جلو حرکت کنید.

برخی از افراد تلاش می کنند تا شما را طعمه کنند و از اینکه با شما وارد جر و بحث و جدل بشوند، خوشحال می شوند.

عمداً کارهایی می کنند تا شما را خشمگین کنند.

اگر شما طمع کنید و تسلیم شوید درواقع به آنها اجازه داده اید تا شما را کنترل کنند.

نباید وقت تان را با این بازی ها تلف کنید.

شما سرنوشتی دارید که باید همواره تلاش کنید تا به آن برسید.

پس روی چیزهایی که برایتان مهم هست تمرکز کنید.

وقتی مشکلی دارید و با کمک خدا موفق به حل آن می شوید، باید یک کار مهم انجام دهید آن هم اینکه باید به افرادی که با همان مشکل شما مواجه شده اند کمک کنید تا آن را حل کنند.

✔ اگر می خواهید واقعیتی که در زندگی تان قرار است اتفاق بیفتد را ببینید نباید آنچه را که با چشم تان در ظاهر می بینید، قبول کنید

بلکه باید به صدایی که درون تان می شنوید، ایمان داشته باشید. چون این صدا یا این الهامات درونی تان از طرف خداوند است.

✔ باید خودمان را دوست داشته باشیم و قبول کنیم که دوست داشتنی هستیم.

مردم غالبا یکدیگر را تحت شرایط خاصی دوست می دارند. اما خداوند بدون هیچ شرایطی ما را دوست دارد.

 

خیلی از اوقات ما ارزش خودمان را در اینکه چه دستاوردهایی در زندگی داشته ایم یا دیگران چگونه با ما برخورد می کنند، می دانیم.

نکته اینجاست که تمام این ها می تواند تغییر کند.

مثلا اگر ارزش خود را در اینکه چه ماشینی داریم یا چه خانه ای داریم بدانیم، وقتی آنها را از دست بدهیم، احساس بی ارزشی می کنیم.

پس ما باید ارزش خود را در این بدانیم که فرزند خدای بزرگ هستیم.

اینکه دیگران چه در مورد ما می گویند و چگونه با ما برخورد می کنند، مشخص نمی کند که ما چه کسی هستیم.

چیزی که خداوند آفریده است را دست کم نگیرید.

مجبور نیستید چیزی را به کسی ثابت کنید.

مجبور نیستید دیگران را تحت تأثیر خود قرار دهید.

اگر شما همواره در حال اثبات خود به دیگران هستید، انگار دارید روی تردمیل می دوید.

کافیست به یک نفر بخواهید ثابت کنید که شما چقدر خوب هستید، آن وقت می بینید که نیاز دارید خودتان را به افراد دیگری نیز ثابت کنید.

پس از این تردمیل پیاده شوید.

وقتی می بینید به روش خودتان نمی توانید به خواسته تان برسید به این خاطر است که خداوند چیز بهتری را برای شما در نظر گرفته است.

 

به جای گله و شکایت کردن از خدا، سعی کنید چیزی را پیدا کنید تا بابت آن خدا را شکر کنید.

چون شما فردی هستید که روی نکات منفی تمرکز نمی کند بلکه روی نکات مثبت و فراوانی ها تمرکز می کند.

چون شما فردی خاص هستید و باید حاضر باشید کاری را انجام دهید که دیگران حاضر نیستند انجام دهند.

اجازه ندهید شرایط ناخوشایندی که در اوایل مسیر مجبورید تحمل کنید شما را از نعمت های بی شماری که ادامه نصیب تان می شود، دور کند.

کلام شما مانند بذر است.

وقتی شما در مورد خود سخن می گویید انگار دارید بذری می کارید.

یعنی هر چه که در مورد خود به زبان بیاورید در نهایت در زندگی شما به حقیقت تبدیل می شوند.

جایگاه کنونی شما حاصل سخنانی هست که تا به حال در مورد خود گفته اید.

قدرت کلام خود را دست کم نگیرید.

داستانی از دارن هاردی در مورد جول اوستین

دارن هاردی یکی از نویسندگان و سخنرانان بزرگ موفقیت و کسب و کار، نویسنده کتاب پرفروش اثر مرکب را که می شناسید؟

او در کتاب دیوانگان ثروت ساز خود، داستانی در مورد جول اوستین تعریف می کند.

او می گوید:

چندسال پیش وقتی با جول اوستین و همسرش در خانه شان در هوستون تگزاس نشسته بودم، گیر داده بودم چیزی از این مردِ با استعداد یاد بگیرم.

تنها سوالی که برای پرسیدن اش برنامه ریزی کرده بودم، این بود: چه طور این کار را کردی؟

چه جوری توانستی سرپرستی این شرکت عظیم را به عهده بگیری و آن را رهبری و مدیریت کنی؟

جواب، شیوه ی کارکردن مرا متحول کرد و وقتی آن جواب را به بقیه گفتم، آنها هم متحول شدند.

جواب جول جزییات سفری بود که همه ی کارآفرینان باید طی کنند.

جول می گفت:

«وقتی برای اولین بار این شرکت را از پدرم تحویل گرفتم، سعی می کردم همه چیز را انجام دهم، مجالس عروسی، ترحیم، غسل تعمید.

سعی می کردم همه کارها را خودم انجام دهم.

بروشورها و تبلیغات تلویزیونی را ویرایش میکردم، نور صحنه را هم و سازمان راکد شد.

سازمان می توانست به اندازه ای رشد کند که وقت من اجازه می داد.

من هم خسته شده بودم و در نتیجه شرکت از حرکت ایستاد، چیزی باید عوض می شد.

به همین خاطر دوباره برگشتم و با خودم فکر کردم چه کار می توانم بکنم تا تفاوتی در کل شرکت به وجود آورد؟

و بعد فهمیدم که کار، کار آن ۲۵ دقیقه یکشنبه هاست که برنامه ی کشیش تلویزیونی شروع می شود و بعد در تمام دنیا به نمایش گذاشته می شود.

اگر این نمایش عالی باشد، همه چیز جلو خواهد رفت.

بنابراین بی خیال کل کارها شدم و شروع کردم به تمرکز روی آن ۲۵ دقیقه.

این برنامه واقعی جول اوستین است

چهارشنبه ها کل روزش را می گذارد به فکر کردن، جست وجو و یادداشت برداری در مورد چیزی که می خواهد یکشنبه در موردش حرف بزند.

پنج شنبه متن سخنرانی اش را واو به واو می آورد روی کاغذ، کل جمعه را می گذارد برای حفظ آن.

شنبه متن سخنرانی را دو بار برای جمعی خصوصی در کلیسا می خواند.

یکشنبه؟ نور، دوربین، حرکت، بووم! جادویی ست. چون کل انرژی یک هفته اش را گذاشته است برای انجام دادن اش.

دوشنبه بیخیال کار می شود. فقط استراحت و آرامش.

سه شنبه کسب و کارش را رهبری می کند.

به دفترش می رود و روی چیزی که انتظار دارد، نظارت و بررسی اعمال می کند.

در ضمن، سه شنبه ها روزی ست که مختص رسانه هاست. دو بار با او مصاحبه کرده ام و حدس بزنید چه روزی بوده؟ بله سه شنبه.

کشیش خنده رو

مخاطبان جول اوستین به او لقب کشیش خنده رو داده اند.

او در سخنرانی هایش همانطور که قبلا گفتم از طنز و داستان های طنز استفاده می کند و همین تکنیک سخنرانی او باعث جذابیت و درک بهتر حرف های او می شود.

خانواده جول اوستین

خود جول اوستین در این مورد می گوید:

من زیاد لبخند می زنم، در واقع همیشه لبخند به لب دارم و دست خودم نیست.

از وقتی نوزادی کوچک بودم همین طور بودم.

هفت سال داشتم که در یک تصادف آسیبی شدید به سرم وارد شد.

برخی از دوستانم برای ملاقات من به اتاق اورژانس آمدند، نگران بودند که غمگین باشم یا گریه کنم.

وقتی وارد شدند من روی تخت دراز کشیده بودم و بعدها به من گفتند:

«وقتی آمدیم به پهنای صورت لبخند می زدی!»

خداوند من را اینگونه آفریده است. گاهی مردم لبخندهای بی اندازه ی من را دست می اندازند.

شاید فکر کنی اگر فردی به جای اخم کردن لبخند بزند، دیگران را خوشحال می کند، اما در مورد من می گویند:

«چرا این قدر لبخند می زند؟!»

تقریباً انگار منظورشان این است که حتماً یک تخته کم دارم!

چند ماه پس از اینکه پدرم به رحمت خدا رفت، شروع به سخنرانی کردم. کسی من را «کشیش خنده رو» خطاب کرد. این نام مستعار واقعاً همه گیر شد.

کمی پس از آن خبرنگار معروف با من مصاحبه کرد و با لحنی پر از کنایه گفت:

«شهرت یافتن به نام کشیش خنده رو چه احساسی دارد؟»

پاسخ من باعث شگفتی او بود و گفتم:

«من این لقب را دوست دارم، من خوشحال هستم.

باور دارم خداوند می خواهد خوشحال باشیم، پس با این مسأله مشکلی ندارم.»

دهانش از تعجب باز مانده بود و نمی دانست چه بگوید.

نمی خواهم به اعمال و گفتار دیگران اجازه بدهم بر من تأثیر بگذارند و من را از جایگاهی که خداوند برایم در نظر گرفته است دور کند.

یک روز کلیپی را دیدم که ادای من را درآورده بودند.

من را در حال سخنرانی نشان می داد و هربار که لبخند می زدم دندان جلویی من غیژ صدا می داد و یک ستاره روی آن می درخشید.

شبیه تبلیغ خمیردندان شده بود! گمان کنم خودم بیشتر از دیگران به این کلیپ خندیدم.

با خودم فکر کردم یک ذره هم ناراحت نشدم.

من زیاد لبخند می زنم.

اگر کسی خوشش نمی آید می توانم باز هم لبخند بزنم.

کسی چه می داند؟ شاید شرکت های سازنده خمیردندان بخواهند اسپانسر برنامه تلویزیونی من بشوند!

باید توانایی خندیدن به خودت را داشته باشی.

اجازه نده انتقادهای نابجا باعث استرس شوند.

تمام حواس خود را بر چیزهایی متمرکز کن که خدا برایت ذخیره کرده است.

مورگان فریمن:

من به اینجا آمدم تا بیبنم چگونه ۱۰هزار نفر مسیحی می توانند یک تجربه شخصی هدفمند با خدایشان داشته باشند؟

کشیش های این کلیسای بزرگ، جول اوستین و ویکتوریا اوستین موافقت کردند که با من قبل از شروع مراسم شان ملاقات کنند و من را وارد فلسفه خودشان بکنند.

جول اوستین:

امروز می خواهم به آنها چیزی یاد بدهم که بتوانند همین امروز بعدازظهر از آن استفاده کنند.

من خیلی با اصول و قواعد کاری ندارم، سعی می کنم گفته هایم عملی و کاربردی باشد.

امروز می خواهم در مورد «استفاده از چیزی که خدا به شما می دهد» صحبت کنم و وقتی که شما امروز کلیسا را ترک می کنید می گویید که رفتن من امروز به کلیسا خیلی باارزش بود.

 

می توانیم با هم یک دقیقه دعا کنیم؟

خدایا به خاطر امروز از تو متشکرم، خدایا به خاطر تمام مردمی که امروز به اینجا آمدند یا از تلویزیون ما را تماشا می کنند یا در رادیو به ما گوش می کنند از تو می خواهیم که کلمات مناسب را برای صحبت به ما بدهی تا همه بتوانند حضور و قدرت تو را احساس کنند و در نتیجه بتوانند شجاعت، امید و انگیزه را در درون خود احساس کنند و بدانند که در کف دستان تو جای دارند.

خدایا از تو می خواهم نعمت های بزرگی به من بدهی آمین.

باعث افتخارمان هست که امروز کنار ما هستی.

مورگان فریمن:

من هم متشکرم، خیلی خوشحالم که امروز با شما هستم.

ویکتوریا اوستین:

خیلی خوب است که امروز در خانه ی خدا هستیم و من از اینکه امروز اینجا با شما هستم بسیار هیجان زده می باشم.

ما اینگونه طراحی شده ایم که وقتی با خداوند در ارتباط هستیم، می خواهیم بهترین خودمان باشیم.

چون قدرت را در وجودت احساس می کنی و می توانی به آن اعتماد کنی.

جول اوستین:

هیچ وقت بدون هیجان، بدون اراده، بدون تمرکز روی اهدافتان، زندگی نکنید.

با چیزی که خداوند به تو می دهد طغیان به پا کن.

جرأت داشته باش تا پله های رسیدن به ایمان را طی کنی.

 

مورگان فریمن:

سوال من از تو این است که خدا کیست؟

جول اوستین:

 خدا پدر ماست.

 کسی که ما را خلق کرده است.

 کسی که به ما هدف می دهد،

 و سرنوشت ما را مشخص می کند.

خب این برای بعضی از افراد سخت است که کسی را که نمی توانند ببینند باور کنند. اما بستگی به این دارد که باور داشتن به ایمانت را انتخاب می کنی یا خیر؟

مورگان فریمن:

تو انتخاب کردی که ایمانت را باور داشته باشی.

جول اوستین:

وقتی عیسی آمد گفت ببین من آمدم تا به زندگی معنا بخشم، من به مردم می گویم که تو می توانی همانطور که با دوستت صحبت می کنی در تمام طول روز با خدای خود هم در ذهنت صحبت کنی.

مثلا می توانی بگویی خدایا به خاطر امروز از تو متشکرم.

من فکر می کنم که خداوند به همان اندازه که تو از او بخواهی می تواند در زندگی تو حضور داشته باشد.

به همین خاطر است که ما همیشه سعی می کنیم یکشنبه ها به مردم آموزش دهیم تا محدودیتی برای حضور خداوند در زندگی شان قائل نباشند.

مورگان فریمن:

خدا برای انسان های مختلف معناهای مختلفی دارد و اینجا تو خدا را به عنوان یک شخص در نظر می گیری، یک شخص قابل دسترس و مفید.

 

ویکتوریا اوستین:

روح خداوند در درون ما وجود دارد و این یک زندگی روحانی و معنوی است و این قدرت درونی در وجود توست و این همان چیزی است که ما نیاز داریم تا آن را در درون مان پیدا کنیم.

مورگان فریمن:

در مراسم ما ده هزار نفر افرادی که خدا را می پرستند و خدمت رسان هستند، وجود دارد.

هر کدام از آنها تجربیات شخصی خود را در ارتباط با خداوند دارند و این موضوع به طور واضح وجود خدا درون شما را بیان می کند

که می تواند همان الهامات و قدرت درونی شما باشد.

خداوند برای افراد مختلف معناهای مختلفی دارد.

نور گرم خورشید، شنیدن صدای موسیقی، صدایی که ما را به سمت جلو حرکت می دهد یا حتی یک دوست می تواند باشد و اگر شما از من بپرسید که خدا کیست؟ من می گویم:

 در یک نگاه، او ذره ای از وجود همه ی ماست.

خداوند در درون شماست. خداونددر درون من هست .

 درون من کسی است که «منِ واقعی» را شکل می دهد.

 خدای درون من همان بهترین نسخه من است.

خدای درون من همان کسی است که من تلاش می کنم تا به آن تبدیل شوم.

همان کسی است که من قصد دارم تا به او تبدیل شوم.

جاوید عباسی

جاوید عباسی

جاوید عباسی هستم مدیر پرتال هدف مقاله نویس و حامی حقوق معلولین سعی میکنیم با نقد و بررسی مشکلات هم نوع های عزیزمان مشکلات این بخش از جامعه را به گوش مسئول عزیز برسانیم

Leave a Replay

About Me

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

Recent Posts

Follow Us

Weekly Tutorial

Sign up for our Newsletter

Click edit button to change this text. Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit